مباحث جانبي و استطرادي
الغدير را، به حق، يک دايرةالمعارف بزرگ کلامي، حديثي، تاريخي، تفسيري، فقهي و ادبي شمرده اندکه درآن، درياسان، همه چيز - از معارف قرآني گرفته تا نکات تاريخي و اشارات ادبي - به وفور يافت مي شود.نمونه وار، به برخي از گوشه هاي اين درياي ژرف اشاره مي کنيم:
1. در بحث از شاعران غدير، سومين شاعر، قيس بن سعد بن عباده انصاري (متوفي حدود 60 هجري) است و اميني به مناسبت، فصلي مبسوط در معرفي قيس مي گشايد: از شرافت خاندان، هوش و ذکاوت، جود و سخا، سخنوري و فضل و دانش گرفته، تا معرفي استادان وي و نيز کساني که از او نقل روايت کرده اند، سخن مي گويد؛ مسئوليت هاي مهم سياسي وي را در عصر پيامبر و خلفا، همراه با ماجراهاي او با معاويه بر مي شمرد و حتي از شرح ويژگي هاي جسمي و معرفي بازماندگان وي دريغ نمي کند. [1] .
2. در بخش غديريه سيد حِميَري (متوفي 173) ذکر 23 نمونه از چکامه هاي وِلايي او را غنيمت شمرده، پس از نقل داستان هايي در اين باره، پانزده نمونه از شروح قصيده عينيه مشهور او (لِاُمِّ عَمْروٍ بِالِّلوي مربَعُ) را بر مي شمرد. آن گاه به تفصيل به معرفيِ زمان زندگي شاعر مي پردازد و در خلال آن، مباحثي چون عظمت سيد نزد ائمه (ع) ، نگارندگانِ شرح حال او، عشق و ارادتش به آل اللَّه، راويان و حافظان شعر او، آيين سيد، سخنان رجال بزرگ شيعه و سني در اين زمينه، برخورد شديد او با مخالفان اهل بيت، خصوصيات جسمي و اخلاقي و چيره دستي وي در دانش دين و تاريخ را به گونه اي مستوفي مطرح مي کند. در ضمن، تهمتِ دکتر طه حسين مصري به شيعه را در اين باره که شيعيان قائل به تناسخ اند، پاسخي استوار مي گويد. [2] در پايان نيز - به مناسبت بحث - حديث مشهور «يوم الدار» را ذکر کرده، به نقد تحريف ها و کاستي هايي مي نشيند که در تفسير طبري، بدايه ابن کثير و حياة محمد صلي اللَّه عليه و آله نوشته محمدحسنين هيکل (وزير فرهنگ اسبق مصر، چاپ دوم به بعد) ، در بخش تصريح پيامبر به وصايت و جانشيني علي (ع) راه يافته است. [3] .
[1] علامه اميني، الغدير، ج 2، ص 66 - 112.
[2] علامه اميني، الغدير، ج 2، ص 213 - 278.
[3] علامه اميني، الغدير، ج 2، ص 278 - 289.
اينک به فهرستي از مباحث جنبي الغدير اشاره مي کنيم:
فضايل و مناقب علي و اهل بيت
الف- آيات و روايات در منقبت و منزلت والاي اهل بيت پيامبر (2: 311-300و 3: 111-106 و 7: 303-299)
- محدث [1] در اسلام (5: 49-42)
آگاهي امامان اهل بيت (ع) به غيب و اخبار نهاني (5: 65-52)
ب.
- آيات و احاديث در فضايل اميرالمؤمنين (1: 247-214 و 2: 61-43 و 312-324 و 3: 100-95و 155-162 و 169-245 و 355-356 و 392-393 و 5: 25-16و 6: 350-333)
- حديث «رد الشمس» (بازگردانده شدن خورشيد به دست پيامبر براي جلوگيري از قضا شدن نماز امام علي (ع) (3: 125-111 و 174-175)
- عقد اخوت ميان علي (ع) و پيامبر و راويان آن (3: 142-126 و 5: 25-23)
- نزول آيه «إِنَّما وَلِيُّکُم اللَّهُ و رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا [2] ...« در شأن علي (ع) (3: 162-155)
- بحثي درباره طي الارض مولا علي (ع) مقوله «طي الارض» (5: 21-16)
- حديث أَنَا مَدينةُ العِلْمِ وَ عَلِيٌّ بابُها و بيان صحت و اعتبار آن، و معرفي 134 نمونه از مصادر و مآخذ آن (6: 81-61)
- حديثِ سَلُوني قَبلَ أَن تَفقِدوني و کساني که پس از مولا اين ادعا را بر زبان رانده و رسوا شدند، و اعتراف خليفه ثاني به علم مولا (6: 327-333)
- ولادت اميرالمؤمنين در کعبه، و مآخذ تاريخي و حديثي آن (6: 27-21)
- حديث مأموريت حضرت امير براي ابلاغ آيه برائت به مشرکين در مکه، و مآخذ تاريخي و حديثي آن (6: 350-338)
- شکسته شدن بت ها در روز فتح مکه به دست حضرت امير (7: 13-10)
- اعلميت مولا بر جميع صحابه، و شايستگي وي براي خلافت پيامبر (7: 177-176 و 182-183 و 10: 281-278)
- حديث عَليٌّ مَعَ الحَقِّ و مآخذ و مصادر آن (3: 180-176)
- علي فاروق امت است، و حب وي معيار تشخيص مؤمن از منافق (3: 188-181)
- حديث «منزلت» (يا عَلِيُّ، اَنتَ مِنّي بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِنْ مُوسي) (3: 201-199)
- حديث «سد الأبواب الا بابه» (پيامبر دربِ همه خانه هاي منتهي به مسجد را بست، جز دربِ خانه علي (ع) را (3: 211-201)
نهج البلاغه، و گردآورنده و حُفاظ و شارحان آن (4: 198-186)
ج.
- حديث إنَّ اللَّهَ يَغْضِبُ لِغَضَبِ فاطِمَةَ و مآخذ آن (3: 181-180)
- مالکيت حضرت زهرا (ع) بر فدک و برخورد متناقض خلفا با آن (7: 197-194)، و ناراحتي شديد صديقه طاهره (س) از شيخين (7: 231-226)
- حديث فاطمةُ بِضْعَةٌ مِنّي و راويان آن و کلام بزرگان و شعر شاعران درباره آن (7: 236-231)
[1] محدث (به فتح حاء و دال) کسي را گويند که، فرشتگان با او سخن گويند.
[2] مائده، آيه 55.