loading...
ایران سرای من
مدیر سایت بازدید : 1988 1392/04/24 نظرات (2)

شايد بعضي افراد که درباره زندگي زاهدانه و کاملاً بدون تجمّل حضرت اميرمؤمنان عليه السّلام گفته هايي مي شنوند يا نوشته هايي مي خوانند، گمان کنند که آن حضرت در فقر و بينوايي روزگار مي گذراند و از مال دنيا بهره کافي نداشت و نمي توانست در وضعيتي بهتر زندگي کند.

بي شک زاهد آن نيست که چيزي را مالک نيست، بلکه زاهد کسي است که چيزي قلبِ او را به تملّک در نياورد.

آبار علي تنها قسمت کوچکي از مجموعه ي وسيع موقوفات اميرمؤمنان عليه السّلام مي باشد.

آبیار علی(ع)

موقوفات اميرالمؤمنين، علي (عليه السّلام):

   شايد بعضي از افراد که دربارۀ زندگي زاهدانه و کاملاً بدون تجمّل حضرت اميرمؤمنان عليه السّلام گفته هايي مي شنوند يا نوشته هايي مي خوانند، گمان کنند که آن حضرت در فقر و بينوايي روزگار مي گذراند و از مال دنيا بهرۀ کافي نداشت و نمي توانست در وضعيتي بهتر زندگي کند؛ بي اطّلاع از اين که آن حضرت، به اضافۀ سهمي که هر سال از غنايم جنگي و بيت المال داشت، همواره در اطراف مدينه به کشاورزي مي پرداخت و بر اثر بصيرت و اطّلاع کامل در امور کشت و زرع و با کوشش هاي شخصي، باغ ها و چشمه هايي احداث کرد که سالانه داراي محصولي فراوان بود و مي توان گفت که ايشان از مسلمانان نسبتاً غني آن روزگار به شما مي رفتند.

   امّا انفاق به فقرا، دادن صدقات مستمرّ به مستمندان و بذل و بخشش به نيازمندان، هدف والاي آن حضرت بود و همواره آسودگي ديگران و رفع احتياج مسلمانان را، حتّي بر زندگي روزمرۀ خود ترجيح مي داد[1]؛ به خصوص در روزگار خلافت ايشان در عمل نشان داد که: خليفه و رهبر بايد آن گونه زندگي کند که بينواترين افراد مسلمانان زندگي مي کنند تا از وضع خويش دل شکستگي نداشته باشند و در تحمّل ناملايمات و مشکلات روزگار، صبر و شکيبايي پيشه کنند. اميرمؤمنان عليه السّلام در پاسخ عاصم بن زياد، که بر شدّت سختگيري حضرت در پوشاک و خوراک و ديگر احتياجات روزانه اش اعتراض داشت، فرمود:« خداوند بر امامان عادل واجب کرده است که در پايين ترين سطح مردمان ضعيف زندگي کنند تا فشار فقر آنان را از پاي درنياورد.»[2]

 دليل گفتار ما وقف نامه عمومي يا وصيت نامه اي است که حضرت اميرعليه السّلام نوشته و امام کاظم عليه السّلام آن را در روايتي صحيح نقل مي کند و مشتمل بر رقبات و املاک و اموال وقفي آن حضرت مي باشد، لذا پيش از برشمردن همۀ موقوفات آن حضرت، عين وقف نامه را مي آوريم وترجمه مي کنيم تا خوانندۀ گرامي دید بهتری برموضوع داشته باشد.[3]

 

 

 آبار علی(ع)

متن وقف نامه امير المؤمنين عليه السّلام:

   « هذا ما أوصي بِهِ وَقَضي بِهِ فِي ماله عَبْدُالله عليٌّ ابتغاءَ وجه الله، ليولجني به الجنّة ويصرفني به عن النّار ويصرف النّار عنّي يوم تَبيَضُّ وجوهٌ و تسودُّ وجوهٌ ، أنّ ما کان لي من مال بِيَنبُع يعرف لي فيها و ما حولها ، صدقة و رقيقها، غير أنَّ رباحاً و أبانَيْزَرَ و جُبَيراً عتقاءٌ ليس لأحد عليهم سبيل، فهم مواليّ يعملون في المال خمس حِجَج، و فيه نفقتُهم و رزقهم و أرزاق أهاليهم.

و مع ذلک ما کان لي بوادِ القري کلّه من مال لبني فاطمة، و رقيقها صدقة .

و ما کان لي بدَيْمَةَ و أهلُها صدقة، غير أن زُرَيْقاً له مثلُ ما کتبتُ لأصحابه، و ما کان لي بِأذِينةَ و أهلُها صدقه، و الفَقيرَيْن کما قد علمتم صدقة في سبيل الله .

   و إنَّ الذي کتبتُ من أموالي هذه صدقة واجبة بَتْلَة، حيّاً أنا أو ميّتاً، يُنفق في کلّ نفقة يُبتغي بها وجهَ الله في سبيل الله و وجهه، و ذوي الرحم من بني هاشم و بني المطلب و القريب و البعيد .

   و إنّه يقوم علي ذلک الحسنُ بن عليّ، يأکل منه بالمعروف، و ينفقه حيث يراه الله عزّوجلّ في حلٍّ محلَّل، لا حرج عليه فيه، فإن أراد أن يبيع نصيباً من المال فيقضي به الدينَ فليفعل إن شاء و لاحرج عليه، و إن شاء جعله سَرِيَّ المِلک، و إن وُلدَ عليّ و مواليهم و أموالهم إلي الحسن بن عليّ .

  و إن کانت دارُ الحسن بن عليّ غير دار الصدقة فبدا له أن يبيعها إن شاء لا حرج عليه فيه، و إن شاء باع، فإنّه يقسِّم ثمنَها ثلاثة أثلاث، فيجعل ثلثاً في سبيل الله و ثلثاً في بني هاشم و بني المطلب، و يجعل الثلثَ في آل أبيطالب، و إنّه يضعه فيهم حيث يراه الله .

 

و إن حَدَثَ بحسن حَدَثٌ و حسين حيٌّ فإنّه إلي الحسين بن علي، و إنّ حسيناً يفعل فيه مثل الذي أمرتُ به حسناً، له مثل الذي کتبتُ للحسن و عليه مثل الذي علي الحسن .

 و إنّ لبني ابنَيْ فاطمة صدقة عليّ مثل الذي لبني عليّ، و إنّي إنّما جعلتُ الذي جعلت لابنَيْ فاطمة ابتغاءَ وجه الله عزّوجلّ و تکريم حرمة رسول الله صلي الله عليه وآله و تعظيمهما و تشريفهما و رضاهما .

و إن حَدَثَ بحسن و حسين حَدَثٌ، فإنّ الآخر منهما ينظر في بني عليّ، فإن وجد فيهم من يرضي بهداه وإسلامه و أمانته فإنّه يجعله إليه إن شاء، و إن لم يرفيهم بعض الذي يريده فأنّه يجعله إلي رجل من آل أبي طالب يرضي به ، فإن وجد آل أبي طالب قد ذهب کبراؤهم و ذوو آرائهم، فإنّه يجعله إلي رجل يرضاه من بني هاشم .

و إنّه يشتَرِطُ علي الذي يجعله إليه أن يترکَ المال علي أصوله و يُنفق ثمره، حيث أمرتُه به من سبيل الله و وجهه و ذوي الرّحم من بني هاشم و بني المطلب و القريب و البعيد، لايُباع شيء منه و لايُوهب و لايُورَّث .

و إنّ مال محمّد بن عليّ علي ناحيته، و هو إلي بني فاطمة(عليهم السّلام)[4] ، و إن رقيقيَّ الذين في صحيفة صغيرة التي کُتِبَتْ لي عتقاء .

هذا ما قضي به عليُّ بن أبيطالب في أمواله هذه الغد من يوم قدم مِسْکن[5] ابتغاء وجه الله و الدار الآخرة، و الله المستعان علي کلّ حال، ولا يحلّ لامرئ مسلم يؤمن بالله و اليوم الآخر أن يقول في شيء قَضَيتُه من مالي و لا يخالف فيه أمري من قريب أو بعيد .

أمّا بعد، فإنّ ولائدي . . .

هذا ما قضي به عليّ في ماله هذه الغد من يوم قدم مِسْکَن . شهد أبوشمر بن أبرهة و صَعصَعة بنُ صُوحان، و يزيدُ بنُ قيس و هيّاجُ بن أبي هيّاج . و کتب عليّ بن أبيطالب بيده لعشر خلون من جماديَ الأولي سنة سبع و ثلاثين .»

    مضمون ترجمه:« اين، آن چيزي است که بنده خدا، علي (عليه السّلام)، براي خشنودي خدا در مورد اموال و داراييش به آن وصيّت نموده و دستور داده است؛ تا در روزي که گروهي روسفيد و گروهي روسياه مي شوند، مرا به واسطه آن به بهشت برد و دوزخ را به خاطر آن از من دور سازد و آتش جهنّم را بر من روا ندارد.

وصيت چنين است:

   املاکي که در «ينبع» و اطراف آن دارم و نسبت آنها به من شناخته شده است، همه آنها و بندگان[کارکنان ، غلامان] در آنها صدقه است. جز بندگانم « رباح» و « ابونيزر» و « جبير» که اين سه تن آزادند و هيچ کس بر آنها تسلطي ندارد. ايشان غلامان من هستند و در اموال ياد شده پنج سال کار مي کنند و حق برداشت مخارج و هزينه زندگي خود و فرزندانشان را دارا مي باشند.

با حفظ اين مراتب آنچه در « وادي القري» دارم ، همه از اموال خودم مي باشد و اختصاص به فرزندان فاطمه (عليها السّلام) دارد، و بندگان در اين املاک صدقه اند و در راه خدا مصرف مي شوند.

و آنچه در«دَيْمه» دارم و افرادي که در آن جا هستند نيز صدقه است، جز« زريق» که مانند غلامان ياد شده مي باشد. و آنچه در« اذينه» دارم با آنان که در آن جا هستند نيز صدقه است، و«فقيرين»، چنان که مي دانيد، نيز صدقه است و بايد در راه خدا مصرف شود.

   آنچه از اموالم در اين جا ياد کردم همه صدقه لازم قطعي است، و اين حکم در زندگي و پس از مرگ من جاري خواهد بود، بايد در آنچه سبب خوشنودي خدا و در راه خداست به مصرف رسد و خويشانم از بني هاشم و بني مطلب نزديک و دور بهره برند.

   نظارت بر اين اوقاف و صدقات با (فرزندم) حسن بن علي(عليه السّلام) است، از آنها به قدر ضرورت خود بدون زياده روي بهره مي برد و در مواردي که رضاي الهي در آن است صرف مي نمايد، در اين کار بر او باکي نيست. اگر خواست بخشي از آنها را بفروشد تا قرضي را ادا کند، بفروشد، باکي بر او نيست، و اگر بخواهد مي تواند املاک برجسته و نفيس قرار دهد. اختيار فرزندان علي (عليه السّلام) و غلامان و اموال وي در دست حسن بن علي (عليه السّلام) است. اگر خانۀ حسن بن علي (عليه السّلام) خانه صدقه نباشد و او خواست که آن را بفروشد، مي تواند بفروشد، بر او باکي نيست. اگر بخواهد مي تواند بفروشد و قيمتش را به سه بخش تقسيم کند؛ قسمتي را در راه خدا مصرف نمايد و قسمتي را به بني هاشم و بني مطلب و قسمتي را به فرزندان ابوطالب بدهد، در مواردي که خدا مي پسندد از اين سه قسم به مصرف برساند.

   اگر پيشامدي براي حسن (عليه السّلام)، رخ داد (و از اين جهان درگذشت) در حالي که حسين (عليه السّلام) زنده باشد، اين کارها به او موکول مي شود، بايد آنچه را به حسن (عليه السّلام) دستور دادم وي انجام دهد. آنچه براي حسن (عليه السّلام) نوشتم براي اوست و آنچه بر عهدۀ حسن (عليه السّلام) بود برعهدۀ اوست.

   براي فرزندان، دو فرزند فاطمه (حسن و حسين (عليهما السّلام) از صدقه علي (عليه السّلام) آن چيزي خواهد بود که براي فرزندان علي (عليه السّلام) تعيين شد، و من هر چه براي دو فرزند فاطمه (عليها السّلام) قرار دادم به جهت خوشنودي خداي عزّوجلّ و حفظ حرمت رسول الله (صلي الله عليه و آله) و تعظيم و بزرگداشت و رضاي خدا و رسول است.

   اگر براي حسن و حسين (عليهما السّلام) پيشامدي رخ داد، آخرين اين دو نفر در فرزندان علي (عليه السّلام) جستجو مي کند، اگر کسي را از آنان يافت که صلاحيت و اسلام و امانت او را بپسندد، کارها را به او محوّل مي سازد، و اگر کسي را در آنها نيافت که واجد شرايط باشد، کارها را به يکي از فرزندان ابوطالب که داراي صلاحيت است محوّل مي کند، و اگر ديد بزرگان و صاحب نظران فرزندان ابوطالب درگذشته اند به يکي از مردان بني هاشم که او را واجد شرايط مي داند مي سپارد.

   بر آن کسي که کارها به او محوّل مي گردد، شرط مي شود که اصول اموال را حفظ کند و بهره آن را انفاق نمايد در آنچه او را به او دستور داده ام؛ از سبيل الله و بر خويشان از بني هاشم و بني مطلب، دور و نزديک چيزي از آن اصول به فروش نمي رسد و بخشيده نمي شود و به ارث منتقل نمي گردد.

   آنچه در اختيار محمّد بن علي (ابن حنفيه است در اختيار او مي ماند و پس از او به اولاد فاطمه (عليها السّلام) منتقل مي شود، و آن دو برده که نامشان را در صحيفه کوچک آورده ام، آزادند.

   آنچه علي (عليه السّلام) در[مورد] اموالش دستور مي دهد اين است، از روزي که به «مسکن» آمده، و اين وصيّت براي خوشنودي خدا و پاداش در آخرت انجام گرفته، و در هر حال از خدا ياري مي خواهم. بر هيچ فرد مسلماني که ايمان به خدا و روز واپسين دارد، حلال نيست جز دستوري که داده ام که در اموالم کاري کند و از نزديک يا دور خلاف امر من انجام دهد.»

سپس آن حضرت در ادامه وصيّت نامه فرمودند:

« اين است آنچه علي (عليه السّلام) از روزي که به مسکن آمده است در[مورد] اموال خود دستور مي دهد. شاهدان بر اين وصيّت ابوشمربن ابرهه و صعصعة بن صوحان و يزيد ابن قيس و هيّاج بن هيّاج مي باشند. اين وصيّت را علي بن ابي طالب (عليه السّلام) به دست خود پس از گذشتن ده روز از جمادي الاوّل سال سي و هفت نوشته است.

* * *

 

 

 

 

 آبار علی(ع)

اينک در اين جا چند موضع از موقوفات حضرت اميرعليه السّلام را که نام آنها را در کتاب هاي حديثي و تاريخي يافته ايم با توضيحات مختصر جغرافيايي و بيان بعضي از خصوصيّات هر يک از اين موقوفات، مي آوريم:

1 ـ الأحْمر:

صحرايي در « الرَّجْلاء» بين مدينه و شام است که نيمي از آن از موقوفات آن حضرت ونيم ديگر متعلّق به وراث بود[6].

2 ـ أدْبِيَة:

در صحراي « إضَم» در اطراف مدينه واقع است[7].

3 ـ أُذَيْنَة:

نام يکي از وادي هاي « قَبَليّه»در اطراف مدينه مي باشد [8]و چنانچه در وقف نامه عمومي آمده املاک و بردگان آن جا صدقه اند.

4 ـ الاَسْحَن:

صحرايي در حدود «فدک» است[9].

5 ـ بِئْر المَلک:

در صحراي «قَناة» واقع است[10].

6 ـ البُغَيْبِغَة

چاهي نزديک «رشاء» در اطراف مدينه است. از حضرت صادق عليه السّلام از پدرش نقل شده که هنگامي که به علي عليه السّلام پيدا شدن اين چشمه را بشارت دادند، فرمود:« وارث خوشنود مي گردد»، آنگاه فرمود:« وقف بر نيازمندان نزديک و مساکين و مسافراني است که خرجي راه ندارند»[11]

7 ـ البُغَيْبِغات

چند چشمه است در « ينبع» به نام هاي « خَيْفُ الأراک» و « خَيف ليلي» و « خَيف بسطاس». مجموع اين چشمه ها را حضرت علي وقف نموده است.[12]

8 ـ البَيْضاء

صحرايي در « حَرَّة الرَّجلاء» است که داراي مزارع و باغ ها مي باشد.[13].

9 ـ خانه اي در مدينه

اين خانه در محلّه « بني زُرَيق» در شهر مدينه واقع است و حضرت آن را وقف نمود تا خاله هايش در آن سکني داشته باشند و پس از آن ها دراختيار نيازمندان از مسلمين باشد.[14]

10 ـ دَيمَة

مکان آن معلوم نيست. املاک آنجا وقف و بردگان آن صدقه اند جز « زُرَيق» که طبق وقف نامه عمومي آزاد است.

11 ـ ذاتُ کمات

چهار چاه است در « حرّة الرجلاء» به نامهاي « ذوات العشراء» و« قعين» و « معيد» و « رعوان » که مجموع آن ها از جمله موقوفات آن حضرت مي باشد.[15]

12 ـ رعيه

صحرايي در حدود «فدک»  است و داراي نخل و اندکي آب که از کوه ريزش مي کند.[16]

13 ـ عين أبي نَيْزر

چشمه اي است در « ينبع» پر آب و داراي نخل هاي بسيار، منسوب به « أبونَيْزر» يکي از غلامان حضرت اميرعليه السّلام.[17]

14 ـ عين موات

چشمه اي در « وادي القري» است.[18]

15 ـ عين فاقة

چشمه اي در « وادي القري» است و « عين حسن» نيز ناميده مي شود.[19]

16 ـ عين يَنبُع

« ينبع» دهي نزديک کوه « رَضْوي» است و از مدينه هفت منزل فاصله دارد و داراي چشمه هاي پر آب و گوارا و زميني حاصل خيز مي باشد.[20] بعضي تعداد چشمه هاي آن جا را يک صد و هفتاد چشمه گفته اند.[21]

از عمّار ياسر نقل شده که حضرت پيامبرصلي الله علي وآله زميني را از « ذي العَشِيره» در ينبع به حضرت امير بخشيد و عمر نيز در ايام خلافتش قطعه اي در همان جا به او بخشيد و علي عليه السّلام در آنجا ملکي ديگر خريد و در مجموع چند چشمه در آنجا داشت و همه را وقف نمود.[22]

اين ملک در وقف نامه عمومي ذکر شده با قيد هر چه در اطراف آن است و صدقه بودن بردگاني که در آن جا به کار مشغول هستند، جز سه تن از آنها:« رباح»، « ابونيزر» و « جبير» که آزاد مي باشند.

17 ـ فَقْرَين

نام دو جا در اطراف مدينه است که حضرت پيامبرصلي الله عليه وآله به اميرالمؤمنين بخشيده، و اصل اين نام به معني چاه يا حفره اي است که براي کار گذاشتن نخل حفر مي کنند.[23]

اين زمين حاصل خيز در عصر ما نيز معروف است و به زبان محلّي« الفُقير» ناميده مي شود.[24]

از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که در ينبع چشمه اي احداث کردند، آبي از آن به طرف آسمان جوشيد مانند گردن يک شتر، چون به حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام بشارت دادند فرمود:« به وراث بشارت دهيد، اين چشمه صدقه و وقف است براي زايران خانۀ خدا و مسافريني که نياز به خرج راه دارند، فروخته و بخشيده و به ارث گذاشته نمي شود...»[25]

18 ـ القُصَيْبَة

باغي در حدود «فدک »است.[26].

19 ـ وادي القُري

نام صحراي وسيعي ميان مدينه و شام است، داراي ده هاي بسيار و حضرت پيامبرصلي الله عليه وآله آن جا را فتح نمود.[27] حضرت امير علیه السلام در آن جا املاکي داشت و وقف نمود، بعضي از آنها با نام مخصوص ذکر شده و بعضي را نام نبرده اند.

در وقف نامه عمومي آمده است که براي فرزندان فاطمه عليهم السّلام وقف شده و بردگان آنجا صدقه مي باشند.

 آبار علی(ع)

 


 

[1].در بحار الانوار، ج41، ص24 به بعد نمونه هايي از سخنان علي عليه السلام را ببينيد.

[2].ثقة الاسلام محمّد بن يعقوب الکليني، کافي، ج2، ص410

[3].کافي، ج7، ص49؛تهذيب الاحکام، ج9، ص146، گويا نسخه هايي از اين وصيت نامه نزد سادات بن الحسن وبني الحسين بوده که ابن شبه در تاريخ مدينه (ج1، ص225) آن را از حسن بن زيد نقل مي کند.

[4].در تاريخ المدينة المنوّره ابن شبّه اين جمله بدين صورت آمده : «وإنّ مال محمّد علي ناحية ، ومال ابني فاطمة ومال فاطمة إلي ابني فاطمة» ، وبايد اين عبارت صحيح باشد .

[5] .مسکن نام جايي است در کوفه

[6]، تاريخ المدينه، ابن شبه، ص234

[7].همان ،ص222

[8].معجم البلدان، ج4، ص309

[9].تاريخ المدينه، ج1، ص225

[10]. همان ،ص223

[11].همان ،ص220

[12].همان، ص222

[13].همان، ص234

[14].محمّد بن حسن طوسي، تهذيب الاحکام، ج9، ص131 شيخ الطايفه

[15].تاريخ المدينه، ج1، ص224

[16].همان، ص224

[17].نور الدين علي بن احمد سمهودي، وفاء الوفا بأخبار دارالمصطفي، ج1 ص127 

[18].تاريخ المدينه، ج1، ص223

[19]. همان ،ص223

[20].ابوعبدالله ياقوت بن عبدالله حموي، معجم البلدان، ج1،  ص450

[21].ص353 شيخ احمد بن عبدالحميد عباسي، عمدة الاخبار في مدينة المختار،

[22]. وفاء الوفا،ص1334

[23].معجم البلدان، ص1282 وفاء الوفا،ج4، ص269;

[24].عمدة الاخبار،ص318

[25].کافي، ج7، ص54; تهذيب الاخبار، ج9، ص148

[26]. تاريخ المدينه،ج1، ص225 .

 

[27].معجم البلدان،ج5، ص345

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط شروین امامی در تاریخ 1395/04/14 و 21:37 دقیقه ارسال شده است

____________با عرض پوزش___امکان نمایش این نظر مهیا نیست___________


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
بــا سلام خدمت بازدید کنندگان محتــرم،بـــه وبلاگ شخصی علــی کاکـــاونــــــد خوش آمدید.امیدوارم لحظـات خوبــی رو بگذرانیـــــد و ازاینکه وقت خـود را صـــرف مشاهــــده ایــــــن بلاگ نمودید،متشکرم اکثر مطالبی که در این وبلاگ منتشر می شود،دست نوشته ها و عقایـــد شخصی مدیر سایت می باشد مگر اینکه برای آن منبع دیگری ذکر شده باشد.این وب سـایت در سایت ساماندهــی وب سایت های ایرانی ثبت گردیده و تابع قوانین جمهوری اسلامــــی می باشد. این وب سایت مسئولیتی در مورد پیام هـــای ارسالی توسط کاربران نخواهد داشت.هر گونــــه پیوند به بیـــرون و یا باز نشـــر مطالب سایتهـــای دیگر الزاما به معنی تائید مطالب و محتواى آنها نیسـت. استفاده از تمــــام مطالب نوشته شده من در این وبسایت آزاد می باشد. همچنین می توانید برخی دیگر از وبلاگ های افشین کاکاوند را در زیر مشاهده فرمائید:تصاویر عمره 92 ..................powerirani.lxb.ir.. ...........ak110.mihanblog.com..... (((الهم عجل لولیک الفرج))).
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    به نظر شما بهترین سرویس میزبانی وبلاگ در ایران کدام است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 352
  • کل نظرات : 891
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 715
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 74
  • بازدید امروز : 46
  • باردید دیروز : 213
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 556
  • بازدید ماه : 1,125
  • بازدید سال : 26,604
  • بازدید کلی : 1,262,115